خیال امدنت.......

خیال آمدنت دیشبم به سر می زد

نیامدی که ببینی دلم چه پر می زد

به خواب رفتم و نیلوفری بر آب شکفت

خیال روی تو نقشی به چشم تر می زد

شراب لعل تو می دیدم و دلم می خواست

هزار وسوسه ام چنگ در جگر می زد

زهی امید که کامی از آن دهان می جست

زهی خیال که دستی در آن کمر می زد

دریچه ای به تماشای باغ وا می شد

دلم چو مرغ گرفتار بال و پر می زد

تمام شب به خیال تو رفت و می دیدم

که پشت پرده ی اشکم سپیده سر می زد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







پنج شنبه 25 / 4 / 1390برچسب:, |